MBA چیست؟

MBA چیست؟

MBA = Master of Business Administration

MBAمدل آمریكایی آموزش مدیریت است. تقریبا اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ شكل گرفت و مخفف Master of Business Administeration است. BA را در ایران مدیریت بازرگانی می گوییم كه سال هاست كه در كشور وجود دارد. تفاوتی كه با رشته های دیگر دارد این است كه MBA  یك رشتة‌علمی نیست.

یعنی درصد عمدة كسانی كه این رشته را می خوانند نمی خواهند كار تحقیقی بكنند. بلكه هدفشان این است كه مهارت های مدیریتی خودشان را افزایش دهند. به طور كلی این رشته حالت تحقیقی ندارد و تنها توسعه مهارت است. و كاری كه می كند این است كه اگر فردی كه متخصص است و می خواهد مدیر شود لازم را به او آموزش می دهد. مثل حسابداری ، بازاریابی ، اقتصاد، كامپیوتر و … MBA در  آمریكا شكل گرفت. به این ترتیب كه بعد از جنگ جهانی دوم كه تقاضا برای مدیرهای خیلی حرفه ای بالا رفت. مهندسانی كه در صنعت كار می كردند مهارتهای جدیدی برای مدیریت لازم داشتند. در حال حاضر طبق آخرین آمار۰۰۰/۶۰ نفر فارغ التحصیل MBA هستند. تا اوایل دهة ۶۰ كشورهای دیگر دنیا  MBA نداشتند و شروع به ایجاد و گشترش این رشته كردند. بعد از آمریكا ، انگلستان اولین كشوری بود كه MBA را ایجاد كرد.

الان رشد MBA در آمریكا متوقف شده ولی در آسیای شرقی و در كشورهای در حال توسعه رشد خوبی دارد. در دهة ۹۰ ناگهان رشد فارغ التحصیلان MBA زیاد شد. البته اخیرا از نظر آموزش رقبای دیگری هم پیدا كرده. مثلا افراد را در داخل شركت كاملا متناسب با نیازهای شركتشان آموزش می دهند. بحث آموزش از راه دور هم باز یك رقیب MBA است. كسانی كه MBA می باشند وارد عرصه مدیریت می شوند و در سطوح مختلف مثل مدیر تولید یا بازاریاب یا مدیر مالی مشغول به كار می شوند یا نهایتا مدیر عامل شركت می شوند. گروه دوم كه شاید ۹/۹ درصد از فارغ التحصیلان MBA هستند وارد كار مشاوره می شوند. برخی در شركت های مشاورة مدیریت (در ایران مثل سازمان مدیریت صنعتی) كار می كنند و گروهی به عنوان كارشناس مثلا تحلیل گر مالی  یا تحلیل گر بازار یا متخصص نیروی انسانی در سازمان ها كار می كنند بدون اینكه وارد كار اجرایی شوند. گروه سوم كه درصد كمی هستند ممكن است ادامة تحصیل بدهند و دكترا دریافت كنند و استاد شوند. رویكردی كنونی دنیا، رویكرد كار آفرینی است به این معنا كه ما باید فارغ التحصیلان MBA را تشویق كنیم تا خودشان كسب و كار راه بیاندازند.

كسانی كه در كار تجارت بوده و مدیر هستند، بعد از مطالعه MBA ‌ احساس می كنند مهارتشان بیشتر شده است. حقوق كسانی كه MBA خوانده اند در آمریكا ۵/۳ برابر كسانی است كه با همان تحصیلات و سن در موقعیت های دیگری كار می كنند. این است كه حقوق MBA رشد بیشتری می كنند و می توانند بهتر در سازمان ارتقا پیدا كنند یا یاد می گیرند كه بهتر پول دربیاورند. وقتی MBA می خوانیم یاد می گیریم كه چگونه باید ارتباط برقرار كنیم یا چگونه باید یك مسئله را حل كنیم. با پیچیدگی ها و سیاست ها در داخل یك سازمان آشنا می شویم. این مباحث به هرحال به كسی كه در سازمان به عنوان كارمند كار می كند خیلی كمك می كند كه رشد موثری داشته باشد.

 

 

هدف از فراگیری MBA

بگذارید این موضوع را با مثالی باز کنیم. شما حتما با نام آقای قلمچی دارنده بزرگترین مرکز آموزش کنکور آشنا هستید. قلمچی تا ده سال پیش یک دبیر ساده ریاضی و فیزیک بود که گاهی اوقات در ساعات فراغت از مدرسه به تدریس خصوصی می پرداخت اما امروز با در آمد سالانه حدود ۴ میلیارد تومان یکی از مشهورترین و پر درامد ترین افراد ایران است که نحوه درآمدش هم کاملا آشکار است و اتفاقا مردم با میل و رقبت حاضر هستند به موسسه او پول بپردازند سوالی که مطرح می شود این است که چطور این اتفاق می افتد ؟چرا از میان این همه دبیر فقط یک نفر می تواند تا این حد موفق عمل کند؟در واقع کار MBA همین است ام بی ای به شما به عنوان یک فرد عادی در هر تخصص و دانشی امکان می دهد تا ذهن خود را متوجه خلاء ها , نیازها, شکاف ها و کمبودهای بازار کنید و بر اساس تکنیک ها و تاکتیک هایی که بازار و کسب و کار شما می طلبد بهترین راه برای توسعه کسب و کار خود را پیدا کنید و سهم خود را از بازار افزایش دهید. مثالهایی ایرانی و خارجی از این دست بسیار هستند هایدا بزرگترین Fast food زنجیره ای در ابتدا فقط یک ساندویچی ساده بود اما از همان ابتدا ایده ای بزرگ بود و یا ebay یک سایت معمولی بود ولی هم اکنون یکی از پر سود ترین سایت های اینترنتی دنیاست.

MBA تا حد کمی به شما می آموزد که در ایجاد یا توسعه یک کسب و کار چگونه اولین باشید اما تا حد بسیاری به شما یاد می دهد چگونه در کسب و کار خود و در بازار رقابتی بهترین باشید.

 

 

میانگین ماهانه درآمد فارغ التحصیلان MBA در ایران چقدر است؟

طبق آماری كه گرفتم فارغ التحصیلان MBA الآن ۴ تا ۵ برابر رشته های دیگر درآمد دارند. الآن یك فارغ التحصیل MBA تقریبا بین ساعتی ۳۵۰۰ تومان تا ۳۰۰۰۰ تومان دستمزد دارد. الآن بازار كار جالبی دارد ولی اگر فارغ التحصیل زیاد شود این درآمد كم می شود، ولی به هرحال تجربه دنیا این است كه كسانی كه MBA می خوانند درآمدشان بالا است.

 

 

مشخصات MBA :

۱) کلاس ها و دروس ، تحقیقات و ارائه آنها باید به زبان انگلیسی باشد و در کشور هایی مانند فرانسه، آلمان و روسیه هم با تمام تعصباتی که روی زبان اصلی شان دارند، MBA  به زبان انگلیسی تدریس می شود.

۲) خصوصیت دیگرMBA این است که علاوه بر درس های تئوری باید همراه با تحقیقCase Study  ، بازیهای تجاری Business Games ، و ارائه نتایج  در قالب Presentation  و معمولا  تز و کارآموزی می باشد.

۳) سیستم آموزشی برنامه MBA باید مرتبا مورد نو سازی قرار گیرد تا دانشجویان بتوانند با آخرین نیاز ها و دست آورد های علمی و مدیریتی آشنا شوند.

 

بازار کار MBA

اگر به بازار کار MBA در ایران نظر بی افکنیم ایران حداقل تا ۱۰ سال آینده نیازمند متخصصین این رشته خواهد بود این پیش بینی با توجه به تراکم زیاد مهاجرت فارغ التحصیلان این رشته از کشور برای کار یا ادامه تحصیل در خارج کشور و نیاز شدید سازمان های بزرگ و اقتصادی  و شرکت های دولتی و خصوصی که تعدادشان کم هم نیست بسیار با وسواس صورت گرفته است.

اما بازار کار MBA در خارج از کشور نیز از جایگاه مطلوبی برخوردار است و کشورهای آمریکا و کانادا در جذب متخصصین این رشته درنگ نمی کنند. از خاطر نبرید که بسیاری از دانشجویان این رشته از همان ابتدای تحصیل دعوت به کار می شوند.

 

 

فوق لیسانس مدیریت بازرگانی یا باصطلاح جهانی  MBA

طول دوره و شرایط ورود

دوره كارشناسی ارشد مدیریت سازمان به صورت كارشناسی ارشد ناپیوسته و آموزشی است. این دوره به نام دوره MBA در اكثر نظامهای آموزش عالی كشورهای پیشرفته و در حال توسعه ارائه میشود . با توجه به اینكه فارغ التحصیلان رشته های مختلف و به خصوص رشته های فنی و مهندسی  وارد این دوره میشوند و باید با مبانی و اصول مدیریت علمی و دانش روز مدیریت در حوزه های مختلف آشنا شوند، طول دروه حداقل ۲ و حد اكثر ۳ سال بوده و تعداد واحدهای لازم برای فارغ التحصیل شدن ۵۸ واحد درسی است.

 

نقش و توانائی

فارغ التحصیلان این دوره با فراگیری دانش و فنون مدیریت قادر خواهند بود در زمینه های ذیل فعالیت نمایند :

۱- اداره امور واحدهای ستادی سازمانهای تولیدی و اجتماعی در جهت كمك به مدیران این سازمانها برای اداره مؤثرتر سازمانهای خود

۲- اداره و راهبری مؤثر و كارآمد یك سازمان یا یك بخش تخصصی از آن نظیر بخش های تولید، تحقیق و توسعه، مالی، فروش، پرسنلی و اطلاعات

۳- ایجاد تحول در یك بخش تخصصی سازمان با تجدید تشكیلات، رویه ها و شیوه های اداری آن بخش

۴- كارآفرینی در یك سازمان برای شروع فعالیت های جدید یا ایجاد و اداره سازمانهای جدید

۵- طراحی تحول در كل یك سازمان و رهبری و هدایت تحولات كلی بعد از كسب تجربیات مدیریتی

 

 

MBA در مالزی:

Master of Business Administration

رشتهMBA یا کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی تنها مدیریت بازرگانی نیست و از آنجا که در ایران آموزش مدیریت به سه شاخه بازرگانی ، صنعتی و دولتی تقسیم می شود و در سال های اخیر نیز مدیریت بیمه را برخی دانشگاه ها ارائه می کنند برای علاقمندان این حدس پیش می آید که MBA تنها در بر گیرنده مدیریت بازرگانی است و به طور مثال برای مدیریت دولتی باید به سراغ رشته دیگری رفت در حالی که این فکر اشتباه میباشد.

رشته MBA حدودا دارای  ۳۰ گرایش متنوع در کشور های مختلف میباشد ولی چهار گرایش اصلی این رشته که تقریبا در همه دانشگاه ها تدریس می شوند عبارتند از :

۱-  بازاریابی و مدیریت فروش (Marketing)

۲- مدیریت مالی و مدیریت موسسات مالی (Finance)

۳- مدیریت تولید و سیستمهای تولید و پروژه (Operation)

۴- مدیریت منابع انسانی (Human Resources)

۵- مدیریت فناوری اطلاعات (Information Technology)

۶- مدیریت تجارت الكترونیك (e Business )

MBA دارای این خصوصیت است که با هر مدرک کارشناسی از هر دانشگاهی می توانید برای MBA پذیرش بگیرید و بسیارند کسانی که با داشتن یک فوق لیسانس برای MBA نیز اقدام می کنند.

 

گرایش های MBA در دنیا و ایران چیست؟

MBA در طیفی از حوزه های عملیاتی تا حوزه های تجاری گسترده می شود. در ایران چیزی كه به نام MBA درس داده می شود با خارج كمی فرق دارد. در ایران گرایش هایی مثل مدیریت تكنولوژی و مدیریت اطلاعات و عملیات داریم كه جایش در دانشكده های صنایع است. در آمریكا MBA به تجارت گرایش دارد. مهم ترین تمركز آن روی بازاریابی و كارآفرینی است. و در كنار آنها گرایش منابع انسانی و سازماندهی است، MBA در ایران به آن طیف عملیاتی نزدیكتر است و در حوزه های مالی و بازاریابی ضعیف است.

سازمان مدیریت صنعتی حدود ۱۲ـ۱۰ سال پیش كه MBA اجرایی را راه اندازی كرد اولین جرقه MBA بود. هرچند قبل از انقلاب یك دورة خیلی خوب MBA در مدرسه عالی مطالعات مدیریتی داشتیم كه الآن دانشگاه امام صادق شده است ، چند شركت بزرگ بخش خصوصی با همكاری دانشگاه هاروارد آنجا را راه انداخته بودند. و یكی دو دانشگاه دیگر هم داشتند این كار را می كردند كه ادامه پیدا نكرد. آنجا تقریبا ۴ دوره فارغ التحصیل خیلی خوب داشت كه اكنون آدم های برجسته ای در مدیریت هستند. بعد از آن دوره MBA نداشتیم تا در دهة ۷۰ كه سازمان مدیریت صنعتی مدیریت اجرایی را با گرایش هایی مختلف مثل مدیریت شهری و بیمارستانی پایه گذاری كرد. كلمه MBA را عملا دانشگاه شریف معمول كرد.  MBAیکی از پرطرفدارترین و پر سود ترین رشته های تحصیلی است و برای تحصیل در آن شما با هر مدرک لیسانسی می توانید در آزمون های مربوطه ثبت نام کنید.

 

رشته MBA به دلیل تفاوت های ماهیتی از ظاهر آسان و جذابی نسبت به سایر رشته های برخوردار است ولی در عمل برای موفقیت در کنکور و تحصیل در آن نیازمند توانمندی های هوشی و ذاتی خواهید بود که می تواند تضمین کننده موفقیت یا شکست شما در این رشته باشد.

 

 

رشته MBA خوب است یا بد؟

 

بحث های زیادی كه در خصوص دفاع یا حمله به رشته MBA در وبلاگهای مختلف جریان داشت ، موضوع جالبی به نظرم رسید تا پستی در این خصوص بنویسم

 

رشته MBA رشته ای است كه جوانب و زمینه های مختلفی كه مدیر شركت تجاری باید با آنها آشنا باشد را به مخاطب خود به صورت فشرده انتقال میدهد
ولی بحث اینجاست كه ایا فارغ التحصیلان این رشته واقعا توانایی لازم را كسب میكنند؟

 

از نظر من پاسخ این سوال منفی است. به هیچ عنوان نمیتوان گفت اگر كسی حتی اگر در هاروارد فارغ التحصیل مدیریت شود حتما مدیر شایسته ای است چرا؟

برای اینكه اصولا مدیریت یك توانایی ذاتی هم لازم دارد كه از آن به عنوان هنر مدیریت در كتب مختلف مدیریت یاد میشود.

كسی كه فاقد این توانایی است حتی اگر از بهترین رشته های مدیریت بهترین دانشكده های دنیا نیز فارغ التحصیل شود از عهده وظیفه مدیریت بر نمی آید

همانگونه كه میبینیم بسیارند افرادی كه اصلا هم دانشگاه نرفته اند ولی از طریق مطالعه آزاد و بیشتر با تكیه بر بخش ذاتی مدیریت خود توانسته اند مسئولیت مدیریت خود را به انجام برسانند.

 

این عنصر ذاتی نكته های بسیاری را در خود دارد. همان عنصری كه هر كسی فكر میكند آن را دارد و اصولا مدیر توانمندی است در حالیكه تفاوتی بین مفاهیم مدیریت و رهبری و سرپرستی و ریاست قائل نیست و همه را یكسان میداند

 

به همین دلیل اصلا نباید انتظار داشت كه فارغ التحصیل رشته MBA شاخ شكن غول باشد  این رشته برای من كه فارغ التحصیل مدیریت صنعتی بودم چیز چندان عجیب و غریبی نبود و شاید فقط ۳۰ درصد برخی از مهارتهای من را افزایش داده باشد ولی قطعا برای لیسانسهای غیر مدیریتی رشته ای است بسیار توانمند چون این افراد كاملا با تكنیكها و ابزارهای مختلف مدیریت در جمیع رشته های آن اعم از منابع انسانی و تولید و بازرگانی و مالی نا آشنا هستند این رشته میتواند بسیار به كارشان بیاید چرا كه چكیده نكات اساسی برای اداره كسب و كار را در این رشته گنجانده اند.

بنابر این اگر شما فردی هستید كه اولا دارای تجربه ای در كسب و كاری بوده اید (یعنی عملا سرمایه گذاری كرده و ریسك نموده اید یا با استخدام در سمتهایی با مسئولیت مدیریت در این زمینه تجاربی بدست آورده اید) و در ثانی به نظر میرسد كه توانایی تاثیر گذاری بر دیگران را نیز دارید و میتوانید بدون استفاده از قدرت زور و چماق دیگران را پیرو خود كنید تا كاری را كه میخواهید برایتان انجام دهند این رشته میتواند بسیار به كارتان بیاید تا كسب و كار خودتان را بهتر اداره كنید

اگر هم فردی هستید كه به دنبال جذب و استخدام این افراد و سپردن مسئولیتهای مدیریتی به این افراد هستید مطمئن باشید كه همه فارغ التحصیلان این رشته توانایی اداره كردن حتی كارگاههای كوچك را هم ندارند.

علاوه بر آن محیطی كه مدیر در آن قرار میگیرد هم بسیار موثر است. یعنی ممكن است فردی در سازمانی در یك كشوری مدیر بسیار توانمندی باشد و بتواند به خوبی از عهده دستیابی به اهداف سازمانی در شرایط مختلف بر بیاید ولی دلیل نمیشود همان فرد در كشور دیگری یا سازمانی از نوع دیگر نیز به همان نسبت موفق باشد.

مثلا شاید اگر اقای جك ولش را مدیر ایران خودرو كنند نتواند كاری از پیش ببرد. چ.ن شرایط محیط كسب و كار آمریكا با ایران تفاوتهایی دارد كه باید اختلافات فرهنگی را هم به آن افزود. ضمن آنكه مدیر ایران خودرو شاید نتواند به عنوان مدیر مثلا قطارهای رجا مدیر موفقی باشد و چه بسا اگر در ایران خودرو مدیر موفقی بوده است در قطارهای رجا فضاحتهای مدیریتی به بار بیاورد.

 

و اما اگر تمایل دارید در این رشته ادامه تحصیل بدهید حتما قبل از آنكه در خصوص دانشكده بررسی كنید در خصوص اساتید وسواس داشته باشید.

به راحتی میتوان اسامی هیئت علمی دانشگاهها و سوابق آنها را از طریق اینترنت بدست آورد.
در هر رشته ای این اساتید متبحر و دانشمند هستند كه میتوانند فارغ التحصیلان ماهری را تحویل جامعه دهند. پس بسیار مهم است كه به ظواهر امر توجه نكنید بلكه بطن دانشگاهها را مورد مطالعه قرار دهید.
به عنوان مثال سازمان مدیریت صنعتی اولین دانشكده ای است كه رشته EMBA را در ایران برگزار كرد. سالها پس از آن دانشگاه شریف نیز اولین دوره MBA را در ایران برگزار نمود. گرچه پیش از انقلاب دانشگاه امام صادق فعلی نماینده دانشگاه هاروارد بود و سه دوره نیز فارغ التحصیل رشته مدیریت داشت.

 

ولی دلیل نمیشود كه ادعا كنیم دانشگاههای شریف یا سازمان مدیریت صنعتی بهترین فارغ التحصیلان را تحویل میدهند. همه چیز به اساتید مربوط میشود و البته دانشگاههای معروف نیز معروفیتشان را از تجارب علمی اساتیدی كه با آنها همكاری میكنند و ظوابشان به دست می آورند.

 

وارد مقایسه تواناییهای مدیریتی شریفی ها با سازمان مدیریت صنعتی نمیشوم چون باید خودتان عملا تجربه كنید و فعلا كار من نیست كه تحقیق كنم و نیازی هم ندارم ولی شاید یكی از دلایل تفاوت و برتری دانشجویان سازمان مدیریت صنعتی نحوه گزینش دانشگاهها باشد كه در سازمان مدیریت صنعتی بر تجارب مدیریتی و گزینش بر اساس تجارب دانشجو تاكید دارند
راستی در خصوص فرق MBA و EMBAكه سوالهای زیادی نیز ازدوستان بزرگوار از من میپرسند در همینجا عرض كنم كه رشته EMBA در اصل همان MBAاست كه برای افراد شاغل در پستهای مدیریت طراحی شده است تا این افراد ضمن تحصیل به صورت نیمه وقت امكان حضور در مسئولیتهای خود را نیز داشته باشند و الزاما همه آنها باید دارای تجارب اجرایی نیز باشند چون دروس طراحی شده برای این افراد به گونه ای است كه از تجارب عملی افراد در طول سالها مدیریتشان نیز در تركیب با دروس تئوری استفاده شود.
نكته مهم دیگر نیز آنكه قرار نیست فارغ التحصیلان این رشته به دنبال اخذ PhD باشند چرا كه PhD داشتن یعنی اهل تحقیق بودن در حالیكه اصولا مدیری كه محقق باشد به درد كار مدیریت نمیخورد بلكه وظیفه او استفاده از تحقیقها به نفع منافع سازمان است. كسی كه بیش از اندازه در كاری متخصص شود به درد پستهای بالاتر مدیریت نمیخورد. مدیران ارشد سازمانها باید بیشتر جنرالیست باشند تا متخصص برای اینكه بتوانند از زوایای مختلف به مسائل نگاه كنند و مسائل را حل كنند.
به قول جناب اقای دكتر خرم: “اسپشیالیستها(متخصصین) سعی میكنند بیشتر و بیشتر در مورد موضوعات خاصی بدانند. آنها آنقدر این كار را ادامه میدهند تا اینكه همه چیز را در مورد هیچ چیز بدانند.
جنرالیستها سعی میكنند كمتر و كمتر در مورد همه چیز بدانند و روزی متوجه میشوند كه هیچ چیز در مورد همه چیز میدانند”
اگر دقت كنید متخصصین دارند سعی میكنند در مورد موضوع خاصی بیشتر بدانند.
و برای همین هم هست كه MBA خوانها شانس بیشتری برای مدیر شدن دارند تا PhD دارها و عملا كمتر شركتی PhD دارها را به (البته بجز جهان سوم) به پستهای مدیریت ارشد انتخاب میكنند

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

ده + پنج =

keyboard_arrow_up